ماجرای خودم و چیزی که ارغوان نوشته منو به یاد یک قصه انداخت.

یک داستانی هست تکراری. فکر کنم همه ما صدها بار شنیدیم. زن و شوهری می رن دادگاه طلاق بگیرن اما معلوم میشه زن بارداره و....


من ازدواج نکردم بدونم رابطه منظم زناشویی چه طوره ولی هیچ رقمه نمی تونم این قضیه رو هضم کنم. اگر بارها نشنیده بودمش فکر می کردم دروغیه برای ادامه زندگی مشترک. چطور ممکنه دو نفر در حد جدایی از هم نفرت داشته باشند اما بازم رابطه زناشویی داشته باشند؟ مگر نه این که آدم ذاتا طوری طراحی شده که به کسی که عاشقشه کشش داره و از کسی که نفرت داره دوری می کنه؟


اگر طرف متنفر زن باشه خب می گیم چشماشو می بنده و تحمل می کنه...اما مرد تا کشش نداشته باشه که اصلا نمی تونه...؟؟؟ چطور ممکنه؟


این جریان برای من نافهمیدنی است....


*اینو برای این نوشتم که مشاورم می گه "خب شاید واقعا از زنش بدش می اومده" و من حضوری خجالت می کشم در این مورد بپرسم.

نظرات 19 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 05:45 ب.ظ http://aabadi.blogfa.com

لزوماً دو نفر که از هم متنفرند از هم جدا نمیشن. ممکنه دو نفر حتی عاشق هم باشن، ولی تفاهم برای ادامه زندگی مشترک نداشته باشن. من هم البته مثل شما از این موضوع تعجب می کنم همیشه؛ ولی خب، حسن وبلاگ نویسی یکیش اینه که در خواننده های وبلاگت چیزهایی می بینی و ازشون چیزهای می شنوی که شاخات سبز میشه. یکیش هم همین. گفت: جمعه سک.س عاشقانه ای داشتیم. صبح سه شنبه دادگاه بودیم برای طلاق توافقی.

این جمله ای آخر شما رو هم من شنیدم. البته از کسانی که شنیدم بیشتر به نظرم تریپ روشنفکری اومد ولی بازم هرچیزی ممکنه.

مهستا یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 05:57 ب.ظ

اتفاقا واسه مرد ها کاملا قابل درک است
مگه ندیدی مردها میرن دزدی، سر راهشون به خانوم خونه هم تجاوز میکنن
مگه نمیدونی قبل از کشتن زن ها اکثرا بهشون تجاوز میکنن
کلا سکس واسه مرد ها فقط یک چیز لازم داره
اون هم یک جنس مونث است
اصلا هم به علاقه و قیافه و ... بستگی نداره
میتونن با هر کسی سکس کنن


ببین اون مسائل یا انتقام توش دخیله، یا نفرت یا سنگ مفت گنجشک مفت...بذار تا اینجا اومدیم دزدی تجاوزم بکنیم. با کسی که نشناسند می تونند اما با کسی که اظهار می کنند ازش متنفرند و زندگیشونو داغون کرده چطور؟

تو زندگی مشترک من تجربه ندارم. ولی به نظرم فرق می کنه. همسر چیزی نیست که فکر کنی بذار ...نکنه فردا از دستم بره. دو نفری که طولانی با هم زندگی می کنند طبیعتا جذابیت های فیزیکی براشون از بین رفته یا کمرنگ شده.

عقیده من بر اینه فقط عشق و علاقه زیاد می تونه باعث بشه این دو نفر رابطه جسمی هم داشتند.

triboon یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 06:02 ب.ظ http://gestern.blogfa.com/

آپم !!

نازنین یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 09:21 ب.ظ http://myprivatelife.blogsky.com/

زرین جان طرز فکرت اشتباهه...آقایون رابطه جنسی براشون رابطه احساسی نیست که حتما براشون نیاز به کشش عاطفی داشته باشه...مردها اغلب اوقات برای تخلیه ج.ن.س.ی رابطه زناشویی برقرار میکنند و خیلی براشون تفاوتی نداره کی مقابلشون باشه...

داستان یه زن و شوهری رو تو وبلاگم گفتم که آقاهه مدام به زنش خیانت میکرد و حسابی با هم جنگ و جدل داشتن و آخرش هم خانومه در اثر یه بیماری ناگهانی فوت شد...اون زن و شوهر تقریبا هرشب دعوا داشتن و خانومه هفته ای چندبار کتک میخورد و چندبار همسایه ها زنگ زده بودن کلانتری اومده بود...اما رابطه زناشوییشون بدون اختلالی ادامه داشت!!!! باورت میشه دو نفر کتک کاری کنند و بعد س.ک.س داشته باشن؟ ولی داشتن...

مردها میتونن از زنشون متنفر باشن اما باهاش رابطه ج.ن.س.ی داشته باشن.شاید معاشقه آنچنانی نکنند ولی نیازشون رو برطرف میکنند...وقتی پای نیاز و فشار ج.ن.س.ی وسط باشه کشش و این حرفها معنی نداره...در ضمن زنشون رو حق مسلم خودشون میدونند و چون عقدشونه هیچ منعی براشون نداره حتی اگه دوستش نداشته باشن باهاش س.ک.س میکنند...بعدش هم طرف حامله میشه دیگه...حاملگی که عشق و این چیزها نمیفهمه...یه واکنش شیمیایی و وقتی رابطه به هر دلیلی ایجاد بشه اتفاق میفته...

ولی همه اینها رو نگفتم که بگم طرف تو از زنش متنفر بوده...هیچ وقت نمیتونی این رو بفهمی...خودت رو اذیت نکن...صرف حامله شدن یا نشدن زنش نمیتونی نتیجه بگیری ازش بدش میومده یا نه و دروغ میگفته یا راست...نذار این اکار حتی ذره ای تو تصمیمی که گرفتی متزلزلت کنه چون چیزی که مهمه اینه که اون با وجود یه بچه هم نتونست از زنش جدا بشه چه برسه دوتا...پس بهترین کار رو کردی.

نمی دونم نازنین جون اگر خانومه بود که مرتب خیانت می کرد و آقاهه بود که کتک می خورد بازم رابطه داشتند؟

ولی راست می گی کلا نباید زیاد رو این موضوع فوکوس کنم. چون واقعا مسئله من نیست. دلم نمی خواد به چیزای مربوط به اون فکر کنم اما نمیشه.

سحر یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 09:39 ب.ظ

سلام دوست عزیز
چیزی که شما میگید در مورد خانما صدق میکنه نه آقایون.
خانمها و آقایون در خیلی موارد متفاوتن و برا همین بعضی مواقع نمیونن همدیگه رد درک کنن.
کلاا خامها عشق و سکسشون همزمانه یعنی خانمها فقط زمانی از سکس لذت میبرن که عاشق اون مرد باشن ولی آقایون برعکس خانمها عشق و سکسشون از هم جداست. راحت میتونن با خانمی سکس داشته باشن و هیچ علاقه ای به اون نداشته باشن و برعکس. با نظر مهستا موافقم

سحر یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 09:56 ب.ظ

سلام دوست عزیز اون چیزی که شما میگید در مورد خانما صادقه در مورد آقایون صادق نیست.
خانمها سکس و عشقشون یکیه یعنی تا به مردی علاقه نداشته باشن نمیتونن باهاش رابطه جنسی خوشایندی داشته باشن ااما آقایون برعکس سکس و عشقشون یکی نیست و از هم جداست یعنی ممکنه با زنی رابطه سکس داشته باشن ولی هیچ علاقه ای بهش نداشته باشنو برعکس به زننی علاقمند باشن و رابطه سکس در بین نباشه. امیدوارم جوابت رو

بیتا یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 10:19 ب.ظ

ببین دختر خوب
تو از این رابطه اومدی بیرون. درسته واست سخته اما دیگه تموم شده...
اینکه الان بشینی فکر کنی چرا اونکه میگفته از زنش بدش میاد دروغ گفته و نه تنها باهاش رابطه داشته بلکه بچه دومش هم هم به خوبی و خوشی دنیا اومده، جز اینکه بیشتر خودت رو داغون کنی هیچ نتیجه ای نداره.
همه مردهایی که توی زندگی مشترک هستن و سراغ یه نفر دیگه میرن فقط دروغ میگن و به اون زن جدید اولین جمله ای که میگن اینه که به زنم حتی دست نمیزنم ( این یه دروغ تکراری هست)
علتش هم اینه که دنبال تنوع هستن.
اون الان داره خوش و خرم زندگی شو میکنه و تو داری خودتو عذاب میدی. اینکه بشینی به انتقام فکر کنی و به گذشته که بهت دروغ گفته و ... فقط باعث میشه درد بکشی.
یکبار با خودت بشین درست فکر کن و باور کن که این رابطه هیچ شباهتی به عشق نداشته و یه هوس دو طرفه بوده.
تو خودت هم به قول عسل میدونستی این سناریو بازی کردن نداره اما وارد این اشتباه شدی...
حالا که بیرون اومدی دیگه رهاش کن
و دیگه خودتو عذاب نده ... برگرد به رنذگی واقعی
برات آرزوی خوشبختی دارم

امیدوارم بتونم. درستش هم همینه. اون خوب و خوش زندگیش رو می کنه ومن....

ارغوان یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 11:07 ب.ظ http://arghavanstory.blogfq.com

امروز برام روز خوبی بود . بعد از پریشونی دوهفته ای امروز احساس کردم دارم نفس می کشم . میخوام قصه ی حماقتمو بنویسم . حتی اگه یه نفر بواسطه ی خوندنش راهی که من رفتم رو نره همین فقط همین برام کافیه .

می خونمت عزیزم.

شیوا دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 12:04 ق.ظ

من هم رابطه نداشتم اما چیزی که می دونم اینه که کسایی که از هم خوششون نیاد و مجبور باشن با هم زندگی کنن امکان نداره به هم نزدیک شن ، چند موردشو دیدم ، حتی دیدم دو نفری که بخاطر بچشون جدا نشدن اما الان 4 ساله که بهم دست نزدن ! این هم بگم که مطمئنم هیچ کودوم خیانت هم نکردن ولی دیگه خودشونو یه فنا شده در نظر می گیرن و می گن به خاطر بچمون. این که آقایون این مدلی هی می گن ما از هم متنفریم و قراره جدا بشیم و به خاطر بچمون نمی شه ، واسه اینه که اون خانم دختر مقابل اول حس کنه تنها زن زندگی این آقا هست ، هم این که بگن ما از روی هوس نیومدیم و عاشقیم و من به خاطر هیولا بودن زنم قربانی هستم. این کاملا مشخصه ، تازه فکر کنم خودشون هم به کلیشه ای بودن این قضیه واقف هستن اما جالب اینه که اون دخترهای مقابل به روی خودشون نمیارن ! من نمی دونم واقعا متوجه این مساله نمی شن یا خودشونو می زنن به اون راه که وجدانشون آروم شه و بقیه رو توجیه کنن که آره اینها خودشون مشکل دارن و من عشق این آقا هستم. بعضی از این خانم هایی که تو این موقعیت قرار گرفتن و وبلاگ می نویسن کارشون خوبه و دارن با رعایت انصاف و اخلاق می نویسن و می دونن اشتباه کردن مثل عسل خانومی ، خودت ، شیدا، اما بعضی ار این وبلاگ های زن های دوم حال آدمو بهم می زنه ، طرف یه جوری با نفرت از زن اول مرده حرف می زنه انگار اون اومده حق اینو خورده! انقدر دین خدا ، دستور شرع و ... می کنن آدم می خواد تو روشون بالا بیاره.این حقه بازی مردهای هوسباز که مشخصه چیزی که عجیبه واکنش دخترهای مقابل اینهاست.

منم این طور فکر می کنم که اگر مرد واقعا بدش بیاد اصلا نمی تونه....در ان مورد هم آدم خودشو می زنه به اون راه. حداقل در مورد من با شجاعت می گم این بود.

خودم دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 07:41 ق.ظ

برای اینکه در مورد اکثر مردها جایگاه عشق با جایگاه س.ک...س یکجا نیستن...چند تا زن رومی شناسی که بتونن صبح پاشن برن توی خیابون برای بر طرف کردن نیازشون یه مردو بردارن بیارن خونه و باهاش رابطه برقرار کنن یک ساعت بعدشم باهاش خداحافظی کنن و انگار نه انگار؟
ولی مردهای زیادی رو می شناسی؟ نه؟ البته این مورد ربطی به دوست پسر سابق تونداره..اون زن همسرش بوده و ایشون علاوه بر رابطه تصمیم گرفته ازش بچه دار هم بشه.مسلما مردی به اون سن و سال می دونه بچه ها رو حاجی لک لک نمیاره از دودکش بخاری بندازه پایین برای کسانی که بچه می خوان...حتما با قصد و تصمیم بوده...

"ون زن همسرش بوده و ایشون علاوه بر رابطه تصمیم گرفته ازش بچه دار هم بشه.مسلما مردی به اون سن و سال می دونه بچه ها رو حاجی لک لک نمیاره از دودکش بخاری بندازه پایین برای کسانی که بچه می خوان...حتما با قصد و تصمیم بوده..."

دقیقا چیزی که منو آزار می ده. اونا با برنامه ریزی بچه دار شدند و این نشون می ده چقدر رابطه اشون محکم بوده که بعد از این همه سال تصمیم به بچه دوم گرفتند. البته خدا رو شکر ولی من دلم از حماقت خودم آتیش می گیره.

عسل خانومی دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 12:11 ب.ظ http://hamsar2.persianblog.ir/

من هم قبلا همین فکرو میکردم... ولی مقوله عشق و احساس از مقوله ارتباط زناشویی جداست.. البته زنها ممکنه رابطه جنسی را یه رابطه احساس بدونن و بخوان ارضا روحی و جسمی بشن ولی مردا نه... مردا ارضا جسمیشون ربطی به ارضا روحیشون نداره... درسته که کیفیتش باهم فرق داره ولی ربطی نداره.. یه مرد میتونه با زنش ارتباط جسمی داشته باشه ولی حالا ازلحاظ احساسی هیچ وابستگی هم نداشته باشه... اینهم که ادعا می کنن من ازش بدم میاد و حالم بهم میخوره بهش دست بزنم را باور نکن... ارش برای من خیلی واضح تعریف کرده که درست تو بحبوحه طلاق داشتند عادی زندگی می کردند میخندیدن .. مهمونی می رفتند ولی می دونستن که قراره هفته بعدش جدابشن... اون چیزی که ماها قبل از ازدواج فکر می کنیم نیست که نیست

عسل جان ظاهرا ازدواج مقوله پیچیده ایه. من که از این تعریف شوهرت شاخ درآوردم.

نازنین دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 11:51 ب.ظ http://myprivatelife.blogsky.com/

زرین جان در جواب سوالت باید بگم بله بازم میشه...تو روابط انسانی غیرممکن وجود نداره...این همون واکنش متفاوتیه که منم یه پست راجع بهش نوشتم...

ما همیشه فکر میکنیم اگر زنی خیانت کنه و شوهرش بفهمه چه جنجالی بلند میشه و کار به جنایت میکشه و مردها هیچ گذشتی ندارند...اما اینطور نیست...مردها هم آدمند و احساس دارند و اونها هم به خاطر وابستگی احساسی یا حفظ آبرو یا کمبود اعتماد به نفس یا هر دلیل دیگه ای میتونند با مسئله خیانت همسرشون کنار بیان و حتی باهاش رابطه زناشویی داشته باشن...اصلا روابط انسانی چهارچوب خاصی نداره...آدمها میتونند رفتار و واکنشی بسیار متفاوت از اونچه ما فکر میکنیم نشون بدن...

اینم درسته نازنین جان. یک دوستی دارم با شما هم عقیده است. فقط نمی دونم چرا در مورد جریان ما رفتارهای ایشون کپی قصه های مشابه بود و سرنوشت منم به همچنین.
خوش باشی گلم. مرسی که همیشه بهم سر می زنی.

میم چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 02:37 ق.ظ

من این رو از روی تحقیقاتی که کردم و چیزایی که دیدم می گم.
دو نفر که به هم علاقه نداشته باشند(یک زن و شوهر)اگه به هم علاقه نداشته باشن محاله ممکنه که همدیگه رو حتی لمس کنن چه برسه به رابطه جنسی.

شیدا چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 07:41 ق.ظ http://maniacagmut.blogsky.com/

این مسئله چیزی نیست که بشه یه نسخه کلی براش نوشت و گفت همه صد در صد یه مدل هستن
زندگی زناشویی خیلی پیچیده است... همه حالتی امکان داره... در مورد بچه دوم هم اینقدر فکرت رو مشغول نکن
متاسفانه تو فرهنگ ما جا افتاده اگه زندگی مشکل دار باشه اطرافیان بچه دار شدن رو پیشنهاد می کنن تا مشکلات رو حل کنه، یا یکی از زوجین (زن یا مرد) که میخواد طرف مقابلش رو پابند زندگی کنه از بچه استفاده می کنه... از فکرش بیا بیرون چون نمی تونی بفهمی دلیلشون چی بوده
رابطه زناشویی که از اینم پیچیده تره، یه وقت می بینی دو نفر که دائم میزنن تو سر هم با هم رابطه آنچنانی دارن و دو نفر که به نظر خوشبختن رابطه ای ندارن... این مسئله به خیلی فاکتورها بستگی داره... من زن و شوهری رو شنیدم از اقوام دوست نزدیکم که بعد طلاق با هم س8ک8س داشتن هیچوقتم رجوع نکردن دو تا هم بچه دارن، دیگه چی میشه گفت؟!

مامان آیلین پنج‌شنبه 4 اسفند 1390 ساعت 09:44 ق.ظ

کاملا باهات موافقم
ضمنا یکبار نظر همسرم رو در این مورد پرسیدم اون هم به عنوان یک مرد همین عقیده رو داشت که برای س ک س علاقه لازمه

موافقم. حداقل با نفرت اصلا نمیشه.

لیلا جمعه 18 فروردین 1391 ساعت 02:59 ب.ظ

اصولا مردها یک سری دروغ روتین دارند، این از زنم بدم میاد ها و داریم جدا میشیم ها و دو سال بهش دست نزدم ها و هزار جور خزعبلات دیگه هم از همین دروغهای روتینه.

چیزی که برای من جالبه اینه که دخترهای جوون تصور می کنند که این مردی که داره بهشون ابراز عشق میکنه دست یک زن امل زشت چاق بیسواد بیخانواده اسیره و داره هدر میره. و به این فکر نمی کنند که همین شاهزاده شون چند سال قبل با گردن کج توی اتاق پذیرایی خونه پدر همین خانم که امروز در موردش بد میگه نشسته تا به غلامی قبولش کنند!
اگر دختری انقدر خنگ باشه که خودش رو بازیچه هوا و هوس یک مرد متاهل قرار بده باید بدونه که اون مرد شب داره شام خوشمزه زنش رو میخوره و با لبخند و نگاه متقابل خودش رو برای برنامه آخر شب آماده میکنه توی دلش به خودش آفرین میگه که مخ یک دختری رو زده و ذره ای هم احساس عذاب وجدان نداره.
آخه قیمت خر کردن شماها باید بیشتر از یک جمله "زنم رو دوست ندارم" باشه! عقلتون باید برسه که مرد متاهلی که به خودش اجازه میده به یک دختر جوان سطح بالا پیشنهاد بده حتما آدم آشغالیه که فقط میخواد خودش رو به خودش ثابت کنه و احساس دون ژوان بودن بکنه.

لیدا پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 04:31 ب.ظ http://pezeshkonline.blogfa.com

یک روانپزشک میگفت: علاقه در رابطه زناشویی بیشتر برای زنا مطرحه...یعنی زنا تا به طرف علاقه نداشته باشن نمیتونن رابطه داشته باشن اما مردا برای رابطه داشتن نیازی به علاقه داشتن ندارن.

النا یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 08:39 ب.ظ http://elena91.persianblog.ir

راستش منم برام سوال بود اما از قول یه اقای خوندم که ربطی نداره وقتی تحته فشاری ربطی نداره کی باشه فقط باید نیازت برطرف بشه بحث احساس خیلی وقتا در میون نیست توی رابطه جنسی.حتی ترجیح میدی با یه زنه خیلی سطح پایین اما دست یافتنی باشی تا یه زن سخت وسطح بالا
راستش منم متجبم.....

آری یکشنبه 13 مرداد 1392 ساعت 06:26 ب.ظ http://ary-f.blogfa.com

آدمها گاهی از یک کار هم متنفر میشن این دلیل نمی شه متنفر از تمام وجد هم باشن اینه که رابطه زناشویی با دلخوری هایی بازم ادامه پیدا میکنه مگر آدم فکر کنه که یه موجود کامله و هیچوقت خطا نمیکنه که به این آدم میگن خودخواه

اتفاقا در این مورد غیر مستقیم از نظر خیلی مردها مطلع شدم و قضیه برعکسه.حالا بیشتر در موردش مینویسم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد