دیروز تاریخ تحویل پروژه بود. این یک ماه نهایی رو خیلی استرس کشیدم. یعنی همه امون کشیدیم. امیدوارم هیچ جای کار نلنگه. فقط من امیدوار بودم این شلوغی اوضاع باعث بشه کمتر به اون فکر کنم. اما نه برعکس. وقتایی که اضطراب دارم بیشتر از هر وقت دیگه ای به اون فکر می کنم و جریاناتی که پیش اومد...یعنی اینو خیلی خوب فهمیدم فکرش وقتی میاد تو سرم که ضعیف باشم. هر چقدر قوی تر باشم کمتر بهش فکر می کنم.


راستش این مدت تو جلسات با مشاورم بلاخره قانعم کرد این همه فکر کردن به یک نفر و عذاب کشیدن از گذشته برام عوارض افسردگی به جا گذاشته و شاید باید دارو مصرف کنم. نمی دونم خودم هنوز. آره من خیلی به گذشته فکر می کنم. ریزترین جزییات گذشته منو به بدترین شکلی اذیت می کنند. خشونتهای پدرم در بچگی، مادر ضعیفی که به جز گریه و درمیون گذاشتن مشکلاتش با بچه هاش کاری ازش برنمی اومد، پشت کنکور موندن، اشکان و بعد هم 3 سال پر زجر با همین یارو...یادآوری همه اینا باعث میشه قلبم تیر بکشه، اشکام سرازیر بشه.....نمی دونم اینا طبیعیه یا چی...به هر حال اگر کسی تجربه ای در مورد مفید بودن دارو داره ممنوم می شم باهام درمیون بگذاره.


*آهان راستی اشکان اسم این یارو نبود و اسم دوست اولم بود. ولی عسل جان از همین اسم توی پیوندهاش استفاده کرده اینه که از این به بعد اسم اشکان اصلی رو می گذارم کیان! و اسم این پدرفلان هم اشکان!

نظرات 4 + ارسال نظر
نازنین یکشنبه 14 خرداد 1391 ساعت 10:13 ب.ظ http://myprivatelife.blogsky.com

زرین جان اولا خسته نباسید میگم بابت پشت سرگذاشتن روزهای کاری پرتلاش...
بعد هم من خودم در مورد داروهای افسردگی تجربه ندارم ولی چندتا از دوستانم که افسردگی داشتن و مصرف کردن خیلی خیلی بهتر شدن...البته اولش ممکنه کمی احساس کسالت و خواب آلودگی کنی چون داروها آرامبخشه ولی اگه یه مدت تحمل کنی داروها با بدنت سازگار میشه و حالت بهبود پیدا میکنه...
اول برو پیش یه روانپزشک و اگه دارو داد مقاومت نکن...مطمئن باش تاثیر داره...
درضمن اگه میتونی ورزش رو حتما تو برنامه روزانت قرار بده...بخصوص ورزشهای دسته جمعی مثل ایروبیک یا رقص فوق العاده میتونه تو بهبود روحیه ات تاثیر داشته باشه...
امیدوارم به زودی بیای و از حال و روز شادت بنویسی

خیلی سخته نازنین جان. مدتهاست تلاش می کنم بهتر بشم ولی دارم از خودم می بازم.

donyaye ajib پنج‌شنبه 18 خرداد 1391 ساعت 12:03 ق.ظ http://bikhaneh.blogfa.com

salam.darohaye afsordegio nemishnasam.faghat floksetin o mishnasam ke alie.

ناشناس شنبه 20 خرداد 1391 ساعت 12:13 ق.ظ

من هم این درد را کشیدم
ولی مثل شما عاقل نبودم و هنوز دارم همون راه را میرم

رها یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 02:16 ق.ظ http://toufan.blogsky.com/

دارو خوبه...من هنوزم مصرف میکنم..نگران نباش اگه مشاورت بهت پیشنهاد داده بخور...حداقلش اینه که اشکات بند میاد دیگه!

جدی؟ ادم حرفهای خیلی متفاوت در مورد دارو خوردن می شنوه. خیلیا میگن اصلا نخور چاق می شی چنین می شی چنان می شی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد